اختصاصی/ افقآینده پژوهی راهبردی - سیّدعلینجات
پیش از ظهورخیزشهای مردمی و به راه افتادن موج انقلابهادر کشورهای عربی، نظام منطقهای، حول دو محورمشخص – محور محافظهکارو محور مقاومت- شکل گرفته بود؛ اما وقوع انقلابهای عربی و به قدرت رسیدن احزاباسلامگرا موجب شد که ساختار اتحادها و ائتلافها از حالت دو قطبی بهچند قطبیتغییر کند.
هدف نویسنده در این نوشتار، ترسیم چشمانداز ائتلافهای منطقه غرب آسیا است. از این رو، پس از بررسی ماهیت ائتلافهایمنطقه غرب آسیا به آینده این ائتلافها پرداخته است. از جمله این ائتلاف ها که دراین مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند، می توان به محور مقاومت (مرکب از مجموعهبازیگران دولتی شامل ایران، سوریه و عراق و بازیگران غیر دولتی نظیر حزباللهلبنان، جنبش جهاد اسلامی فلسطین و جنبش انصارالله یمن)، محور سازش (شامل عربستان،مصر، اردن، امارات، کویت، مغرب، تونس و بازیگران غیر دولتی نظیر جریان 14 مارسلبنان)؛ ترکیه، قطر و اخوانالمسلمین؛ و کشورهای عربی و ترکیه اشاره نمود.
اختصاصی/افق آینده پژوهی راهبردی - سیّدعلینجات
رژیم صهیونیستیبه رغم اختلاف های متعدد و دشمنی با سوریه، در ابتدایبحران این کشور تصمیم به عدم مداخله داشت و وضعیت دیپلماتیک و عملیاتی محتاطانهایرا در پیش گرفت؛ اما بعد از مدتی ت این رژیم در سوریه تغییر پیدا کرد و مقامهای تل آویوتلاش کرده اند کهبا اتّخاذ ت مداخله جویانهو تهاجمی، منافع خود را در بحران سوریه پیگیری نمایند. از این رو، هم اکنون این رژیم در زمره بازیگرانیمحسوب می شود کهتلاش دارد زمینه های لازمرا برای تداوم و گسترش بحران در سوریه فراهم سازد. بر این اساس، از سازوکارهای افزایشتنش و بی ثباتیدر بحران بهره می گیرد.
هدف گذاری اصلی نویسنده در نوشتار حاضر،بررسی سناریوهای مطلوب رژیم صهیونیستی در بحران سوریه است. از همین رو، پس از تبیین راهبردها و مکانیسمهایاین رژیم در بحران سوریه به دو سناریوی مطلوب تل آویو پرداخته می شود؛ با این قید کهقاعدتاً دو سناریوی محبوب تلآویو، بدترین سناریوها برای محور مقاومت محسوب می شوند.
منطقهخاورمیانه، که بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون از پرتنشترین و رخنهپذیرترین مناطقدر ت بینالملل بوده است، بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک،ژئواومیک، و ژئوکالچر، محل تلاقی منافع و منازعه میان قدرتهای منطقهای وفرامنطقهای محسوب میشود.
خاورمیانهاز ابتدای قرن بیستویکم در اثر دخالت قدرتهای فرا منطقهای، اشغالگری نامشروع،جنگهای داخلی و منطقهای به یکی از مناطق مهم، استراتژیک و بحرانساز تبدیل شدهاست. خاورمیانه بهعنوان تنشزاترین منطقه در ژئوپلیتیك جهانی، در سالهای نخستقرن بیستویکم شاهد شکلگیری سه ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا به بهانهمبارزه با تروریسم و عوامل برهمزننده ثبات و امنیت منطقهای بوده است. اولینائتلاف پس از یازده سپتامبر 2001، با هدف مقابله با القاعده و طالبان تشکیل شد،دومین ائتلاف در سال 2003 بر ضد رژیم بعثی صدام حسین شکل گرفت. سومین ائتلاف نیزدر سال 2014 برای مقابله با داعش راهاندازی شده است.
درحقیقت رشد و گسترش فعالیت گروههای تروریستی ناشی از اشغال افغانستان و عراق،خاورمیانه را به کانون بحران در جهان تبدیل کرده است. پدیده افراطگرایی تا قبل ازاشغال عراق چندان گسترده نبود؛ اما حمله آمریکا به عراق در سال ٢٠٠٣ فرصت و فضایمناسبی را برای حضور و نقشآفرینی گروههای مسلح و تروریستی مختلف ازجمله القاعدهدر عراق بهوجود آورد. این جریان با گذراندن فرازونشیبهایی در سالیان اخیر، باتوجه به بیثباتی عراق و بحران سوریه فرصت احیا پیدا کرد و در آوریل ۲۰۱۳ با نامدولت اسلامی در عراق و شام» که بهصورت مختصر داعش» خوانده میشود اعلام موجودیتکرد. با هجوم گسترده این گروه به عراق در ژوئن ۲۰۱۳، اوضاع منطقه دچار بحران ودگرگونی عمیقی شد. برای نخستین بار مرزهای جغرافیایی و نظم ژئوپلیتیک بین سوریه وعراق ازبین رفت.
در کنارظهور گروههای تروریستی، آغاز خیزشهای مردمی و شکلگیری انقلابهای عربی درابتدای دهه دوم قرن بیستویکم نیز خاورمیانه را در صدر بحرانیترین منطقه جهانقرار داد. در واقع جنبشهای اخیر در خاورمیانه، قواعد بازی در سطح جهانی و نیزقانونمندیهای کنش بینالمللی را متحول کرده است.
در حالحاضر نقشآفرینی داعش و القاعده، بحران سوریه، بحران یمن، بحران شورای همکاری خلیجفارس، تنش میان ایران و آمریکا، دخالت و بحرانآفرینی اسرائیل در کشورهای منطقه وتشدید رقابت تسلیحاتی ناشی از معمای امنیتی فزاینده و رقابت قدرتها و ائتلافهایمنطقهای موجب تشدید تنش و افزایش منازعات در خاورمیانه شده است.
از اینروگردآوری و تدوین مجموعه این مقالات در کتاب حاضر میتواند به شکل مناسبتر اینفرایند، برآیند و سناریوهای ناشی از این تغییرات را با وضوح و شفافیت بیشتری بهنمایش بگذارد. امید است انتشار این اثر بتواند نگرش علمیتر و دقیقتری را درباره تحولاتخاورمیانه در اختیار كارشناسان، پژوهشگران و علاقهمندان به مسائل خاورمیانه وشمال آفریقا قرار دهد.
کتاببوکو حرام؛ از دعوت مسالمتآمیز تا جهاد مسلحانه» به قلم سیدعلی نجات پژوهشگرمهمان پژوهشکده مطالعات استراتژیك خاورمیانه، توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللیابرار معاصر تهران منتشر شد.
آنچه درادامه مطلب میخوانید بخشی از مقدمه كتاب میباشد:
گروههای سلفی بهویژهجریانهای سلفی جهادی و تکفیری در سالهای اخیر بهتدریج درحال انتقال از منطقهغرب آسیا بهسمت قاره آفریقا هستند، بهطوریکه این قاره درحال تبدیل شدن به کانوناصلی گروههای سلفی در جهان است و بهدلیل آسیبپذیریهای متعددی چون: دولتهایضعیف و ورشكسته، بحرانهای ی، اقتصاد شكننده، مرزهای نفوذپذیر، ناتوانینیروهای انتظامی و ضعف ارتش، دسترسی گسترده به تسلیحات، و حمایت مالی ازسویكشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، محیط مساعد و مناسبی برای گروههای اسلامگرایافراطی بهشمار میرود.
از دهه۱۹۹۰، گروههای سلفی جهادی بهطور سازمانیافته فعالیت خود را در سراسر قاره آفریقاگسترش دادند و موج جدیدی از خشونت را در كشورهای مختلف آن به نمایش گذاشتند.خطرناکترین این گروهها در غرب آفریقا بوکو حرام» است که علاوهبر نیجریه، دركشورهای مجاور آن نظیر: چاد، كامرون و نیجر نیز حضور دارد.
بوکوحرام در ابتدای شکلگیری، در قالب جنبشی تبلیغی ظاهر شد که بهصورت مسالمتآمیزفعالیت میکرد؛ اما بهتدریج جهاد مسلحانه و اعمال خشونتآمیز جایگزین رویكرد صلحآمیزاین گروه شد. درواقع، تا زمانی که محمد یوسف، رهبری آن را برعهده داشت، برای رسیدنبه اهداف خود در زمینه کاهش فساد و مشکلات ی و اقتصادی دولت، راههای مسالمتآمیزرا درپیش میگرفت؛ اما پس از كشته شدن وی در ژوئیه ۲۰۰۹ به دست نیروهای دولتی،فعالیت گروه به سمت مرحله نظامی، خشونت و جهاد مسلحانه كشیده شد.
ادامه مطلب در پژوهشکده مطالعات خاورمیانه
درروزهای گذشته اخباری از حمله نظامی رژیم صهیونیستی به پایگاه آمرلی در شمال بغداد،پایتخت عراق منتشر شد. براساس اعلام برخی رسانهها در این نظامی، چند نفر ازنیروهای مقاومت شهید و زخمی شدهاند. پس از ۳۸ سال این نخستینبار است که رژیمصهیونیستی، خاک عراق را هدف قرار میدهد. البته اخبار متفاوتی از ماهیت و چگونگیاین عملیات منتشر شده، اما برخی شواهد و قرائن نشان میدهد امکان اجرای این عملیاتاز سوی رژیم صهیونیستی جدی است؛ به خصوص که خود صهیونیستها نیز مسئولیت این حملهرا بر عهده گرفتهاند. فارغ از چنین مباحثی، نکته حائز اهمیت، اراده رژیمصهیونیستی برای هدف قرار دادن نیروهای مقاومت در خاک عراق است که نشان میدهد اینرژیم اهداف مهمی را دنبال میکرده که چنین عملیات پرریسکی را به لحاظ ی انجامداده است. از اینرو در نوشتار پیشرو پس از بررسی اهداف حمله رژیم صهیونیستی بهپایگاه آمرلی عراق به پیامها و پیامدهای این حمله برای دولت عراق و جمهوری اسلامیایران پرداخته میشود.
ادامه مقاله در اندیشکده راهبردی تبیین
عربستانسعودی در 26 مارس 2015، با ادعای حمایت از عبدربه منصور هادی، رئیسجمهور مستعفییمن، تهاجم هوایی خود را علیه مردم این کشور آغاز کرد. در این عملیات که در ماهنخست از آن بهعنوان توفان قاطعیت» و بعد از آن بازگرداندن امید» نام برده میشود،امارات متحده عربی، قطر، کویت، بحرین، اردن، سودان و مغرب، حضور داشتند و در تحویلتسلیحات نظامی با ریاض همکاری میکردند؛ لیکن با گذشت زمان کشورهای تشکیل دهندهائتلاف نظیر: قطر و مغرب از آن خارج شدند. به دنبال دگرگونی در معادلات میدانی یمنناشی از تغییر راهبرد انصارالله به فاز تهاجمی، امارات نیز از خوف موشکها وپهپادهای انصارالله نیروهای خود را از یمن خارج کرده است. در نوشتار حاضر پس ازبررسی تغییر معادلات میدانی در یمن و سردرگمی عربستان به سناریوهای پیشروی جنگیمن پرداخته میشود.
ادامه مقاله در شبکه مطالعات ت گذاری عمومی
روابطایران و آمریکا که در بیش از سه دهه گذشته چالشهای بسیاری را پشتسر گذاشته باروی کار آمدن دونالد ترامپ و خروج وی از برجام و تهدید به وقوع درگیری نظامی، تنشزاترو پیچیدهتر شده است. در این میان سه بازیگر منطقهای متحد آمریکا یعنی اسرائیل،عربستان سعودی و امارات متحده عربی نقش مخرب و تأثیرگذاری در تشدید تنش میان تهرانو واشینگتن داشتهاند. از اینرو در نوشتار پیشرو پس از تبیین نقش تلآویو، ریاضو ابوظبی در تشدید تنش بین تهران و واشینگتن به پیامدهای جنگ احتمالی ایران وآمریکا برای این سه بازیگر پرداخته میشود.
عادلعبدالمهدی، نخستوزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق در دهم تیر ماه ۱۳۹۸ طیفرمان دهبندی، دستورات ویژهای را برای سازماندهی نیروهای حشد الشعبی صادر کرد.این دستور العمل جدید با حمایت بخش زیادی از شخصیتها، گروهها و جریانهای یعراق همراه شده است. با این حال همزمانی صدور این فرمان با تحولات مهم منطقه نظیر:تشدید تنش میان ایران و آمریکا، حمله به سفارت و پایگاههای آمریکا در عراق، ادعایمقامات آمریکایی مبنی بر ردگیری منشأ حملات علیه مراکز نفتی عربستان از خاک عراق وحمله به سفارت بحرین در بغداد موجب شده است که بحثها پیرامون دلایل اتخاذ اینتصمیم در کانون توجهات قرار بگیرد. هدف نوشتار پیشرو تبیین دلایل و پیامدهایادغام حشد الشعبی در نیروهای مسلح عراق است. از اینرو پس از بررسی دلایل صدورفرمان نخستوزیر عراق برای سازماندهی مجدد حشد الشعبی به پیامدهای ادغام اینسازمان در نیروهای مسلح عراق پرداخته میشود.
ادامه مقاله در پژوهشکده مطالعات راهبردی
ناتو درسال ۲۰۱۵ بخشی از سامانههای دفاعی پاتریوت خود را از ترکیه خارج کرد. آنکارا برایجبران این خلاء در دسامبر ۲۰۱۷ قرارداد خرید سامانه دفاعی اس۴۰۰ را با مسکو امضاکرد. براساس این توافق، سامانه اس۴۰۰ اواخر سال ۲۰۱۹ در ترکیه مستقر خواهد شد و کنترل آن دراختیار پرسنل این کشور قرار خواهد گرفت. این قرارداد بلافاصله باعث ایجاد تنشدیپلماتیک میان آنکارا و واشینگتن گردید؛ آمریکا از ترکیه خواسته است تا از خریدسامانههای روسی صرفنظر کند و از سیستم دفاع هوایی پاتریوت آمریکایی استفاده کند.همزمان با نزدیکشدن به زمان اجرای قرارداد، فشارها و واکنشهای واشینگتن بهآنکارا شدیدتر شده است. لیکن ترکیه با پیشنهادات آمریکا مخالفت کرده است؛ در همینراستا رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه اعلام کرد بهرغم فشار واشینگتن، قصد عقبنشینیاز توافق اس۴۰۰ نداردو آنکارا سامانههای ضدموشکی اس۴۰۰ را تا نیمه نخست جولای (تیرماه) تحویل خواهدگرفت. از اینرو نوشتار حاضر به دنبال پاسخ به دو پرسش است. چرا آمریکا با خریداس۴۰۰ توسط ترکیه مخالف است؟ و استقرار سامانه اس۴۰۰ در خاک ترکیه چه پیامدهاییبرای آنکارا خواهد داشت؟
طی چندهفته اخیر و درپی تنشزایی مقامات آمریکا با ایران بر سر توافق هستهای و تهدیدبه وقوع درگیری نظامی، منطقه خاورمیانه وضعیت ملتهب و پرتنشی به خود گرفته است.اگرچه بسیاری از بازیگران منطقه نسبت به تشدید تنش بین تهران و واشینگتن موضعمشخصی اتخاذ کردهاند اما در تبیین تهای اسرائیل پیرامون تنش میان ایران وآمریکا نوعی تناقض و دوگانگی وجود دارد. در حالی که بنیامین نتانیاهو سعی داردنشان دهد در تنش بین ایران و آمریکا بیطرف است اما دستگاه اطلاعاتی اسرائیل باارائه گزارشهای نادرست و غیر واقعی در مورد ایران به واشینگتن سعی دارد سناریویحمله به عراق را دوباره پیادهسازی کند. در نوشتار پیشرو سعی بر آن است که مواضعو تهای اسرائیل در قبال تنشهای اخیر بین ایران و آمریکا مورد بررسی قرارگیرد. از اینرو پس از واکاوی نقش موساد در تشدید تنشها و دلایل اتخاذ دیپلماسیسکوت توسط نتانیاهو به دیدگاه نخبگان اسرائیلی پیرامون پیامدهای جنگ احتمالی بینایران و آمریکا برای تلآویو پرداخته میشود.
ادامه مقاله در پژوهشکده مطالعات راهبردی
The election of Donald Trump as the president of the UnitedStates provided the Israeli Prime Minister Benjamin Netanyahu with a goodopportunity to follow up on his regional plans and projects. In fact, Trump hasbeen providing Israel and Zionists with great service through quitting thenuclear deal with Iran, known as the Joint Comprehensive Plan of Action(JCPOA); pursuing the deal of the century” as a solution to Israeli-Palestinianconflict; and making a serious effort to normalize relations between Arabcountries and the Zionist regime.
After Trump withdrew the United States from the JCPOA, many political rivals ofNetanyahu changed their opinions about him. For example, after US quit theJCPOA, most polls indicated that in case of new elections, Likud Party, whichis led by Netanyahu, would be able to win 35 seats at the Israeli parliament,the Knesset. Netanyahu’s later trip to Oman further boosted such views. However,a two-day aggression against the Gaza Strip followed by Netanyahu accepting acease-fire with the Palestinian Hamas movement provided a good opportunity forhis rivals to undermine his policies. In addition, involvement of Netanyahu andhis wife in a corruption case revolving around financial corruption and briberyhas further lowered Netanyahu’s standing within the Zionist regime.
مقدمه: روابطعربستان و اسرائیل که تا قبل از روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز و به قدرترسیدن محمد بن سلمان، پنهانی و مخفی بود با حمایت و پشتیبانی ولیعهد جوان در مسیرعادیسازی آشکار قرار گرفته است. روابط ریاض – تلآویواخیراً از لحاظ امنیتی و اقتصادی پیشرفت بسیاری داشته، مقامات دو رژیم دیدارهایمتقابلی داشتهاند و حریم هوایی عربستان سعودی به روی هواپیماهای اسرائیلی باز شدهاست. در حال حاضر اسرائیل، عربستان سعودی را متحدی راهبردی برای خود میداند که میبایستروابطش را با آن تقویت کند. اشتراک نظر محمد بن سلمان با بنیامین نتانیاهو پیرامونبسیاری از تحولات و پروندههای منطقه نیز موجب شده است که از ولیعهد عربستان بهعنوان مهرهای کلیدی در راهبرد مورد نظر نتانیاهو در قرن بیستویکم یاد کنند.
محمد بنسلمان؛ معمار عادیسازی روابط با اسرائیل
انتصابمحمد بن سلمان به ولیعهدی عربستان در ژوئن 2017 با استقبال گسترده مقامات اسرائیلیروبهرو شد. الون بن داوید، کارشناس امور نظامی اسرائیلی در رومه معاریو نوشت،ولایتعهدی محمد بن سلمان یک نقطه عطف دراماتیک» در مناسبات ریاض و تلآویو است.دان شابیرو، سفیر سابق آمریکا در تلآویو نیز با بیان اینکه اسرائیل و عربستانسعودی منافع و تهدیدات مشترکی دارند، ولیعهدی محمد بن سلمان را آرزوی دیریناسرائیل نامید. وی تأکید کرد که حضور بن سلمان فرصتهای زیادی را برای اسرائیل دردوره حکومتش به وجود میآورد.
ادامه مقاله در شبکه مطالعات تگذاری عمومی
بهقدرترسیدن دونالد ترامپ موجب شد فرصت ایدئالی برای نتانیاهو شکل بگیرد تا برنامهها وطرحهای منطقهای خود را پیگیری کند. درواقع، ترامپ با خروج از برجام و اعمالمجدد تحریمها علیه ایران، افتتاح سفارت خود در بیتالمقدس، پیگیری معامله قرن وتلاش برای تسریع روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با تلآویو خدمت بزرگی بهنتانیاهو و صهیونیستها کرد. بعد از خروج ترامپ از برجام، بسیاری از رقبای ینتانیاهو دیدگاه خود را درمورد وی تعدیل کردند؛ برای مثال، بعد از خروج آمریکا ازبرجام، نظرسنجیها حاکی از آن بود که درصورت برگزاری انتخابات، حزب لیکود به رهبرینتانیاهو قادر خواهد بود 35 کرسی کنست را کسب کند. سفر نتانیاهو به عمان نیز بهاین امر کمک کرد؛ اما جنگ دوروزه غزه و موافقت نتانیاهو با آتشبس، بهرهبرداریرقبای ی او را بهدنبال داشت. علاوهبرآن، درگیر بودن نتانیاهو و همسرش درتحقیقات مربوط به فساد مالی و رشوهخواری جایگاه نتانیاهو در داخل رژیم صهیونیستیرا بهشدت تقلیل داده است.
اخیراًنیز فشارها علیه نتانیاهو بیشتر شده است؛ یائیر لاپید، رهبر حزب یش عتید» بامتخلف خواندن نتانیاهو گفته است که او درحال له شدن زیر فشارهای همهجانبه است.ازسویدیگر، نظرسنجی جدید نشان میدهد که بنی گانتز، رئیس پیشین ستاد کل نیروهایمسلح رژیم صهیونیستی، درحال کم کردن فاصله خود با نتانیاهوست. درحالیکه سه ماه تابرگزاری انتخابات زودهنگام باقی مانده، نظرسنجی شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستینشان میدهد که 41 درصد از صهیونیستها خواستار نخستوزیر شدن نتانیاهو هستند و 38درصد پیروزی گانتز را میخواهند. این درحالی است که هنوز 21 درصد از صهیونیستهافعلاً نمیتوانند تصمیم بگیرند.
مقدمه: به رغماینکه بین اسرائیل و کشورهای عربی (به جز مصر و اردن) روابط رسمی و دیپلماتیک وجودندارد اما عادیسازی روابط بین تلآویو و کشورهای عربی در زمینههای ی،امنیتی، اقتصادی و حتی ورزشی در سال گذشته به بالاترین سطح خود رسیده است. این درحالی است که طی سالهای اخیر داشتن روابط آشکار کشورهای عربی با اسرائیل قبح داشتو به همین جهت دیدارهای دوجانبه به صورت مخفیانه و پنهانی صورت میگرفت. اما ازسال گذشته دیدارها به صورت آشکار و علنی صورت گرفته است. یکی از مهمترین ایندیدارها سفر بنیامین نتانیاهو به عمان در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۸ بود. علاوهبر سفر نتانیاهو به عمان، دو مقام اسرائیلی به قطر و امارات سفر کرده بودند. میریریگیف، وزیر فرهنگ و ورزش اسرائیل به بهانه همراهی با تیم ورزشی به امارات رفت وبا مقامات این کشور دیدار کرد. بعد از ریگیف، ایوب قرا، وزیر ارتباطات اسرائیل نیزبه امارات سفر کرد. یسرائیل کاتس نیز برای شرکت در کنفرانس بینالملل حمل و نقلجادهای به عمان سفر کرد. آوی گبای، رئیس حزبکار اسرائیل نیز در دوم دسامبر ۲۰۱۸ در سفری دو روزه به ابوظبی، با مقامات عالیرتبه امارات دیدار کرد. همچنینعادیسازی روابط میان دوحه و تلآویو، به سرعت در حال پیشروی است، به ویژه پس ازآنکه مارک شنایر، خاخام یهودی اعلام کرد قطر به شهروندان اسرائیلی اجازه ورود بهدوحه را داده است. اخیراً نیز شبکه تلویزیونی هاداشوت اسرائیل گزارش داد که یکهیئت ۱۵ نفره عراقی که سه نماینده پارلمان این کشور نیز در میان آنها هستند به منظورعادیسازی روابط دوجانبه به اسرائیل سفر کردند.
ادامهمقاله در پژوهشکده مطالعات راهبردی
The victory in the August 20elections in Pakistan of the Tehreek-e-Insaf (PTI) party led by Imran Khan—andthe failure of the Pakistan Muslim League-Nawaz party, which has traditionalties to Saudi Arabia’s ruling family—caused deep concerns among Saudiofficials. In the eyes of Saudis, Imran Khan’s election win was a victory forTehran and a loss for Riyadh. For example, after Khan’s electoral victory,Saudi Prince Khalid bin Abdullah Al Saud tweeted that Imran Khan was an agentof Iran.
عربستانسعودی بازیگری کلیدی در تحولات منطقه خاورمیانه است. از نظر ی، این پادشاهی درمیان کشورهای اسلامی و عربی نفوذ بالایی دارد و تلاش میکند در سطح بینالمللینیز حمایت بازیگران بزرگ جهانی به ویژه آمریکا را نسبت به تهای داخلی ومنطقهای خود جلب کند.
از لحاظاقتصادی، عربستان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت جهان است و ازاین نظر، کشوری ثروتمند محسوب میشود که دلارهای نفتی فراوان آن، پشتوانه تهایداخلی، منطقهای و جهانی آل سعود است. پادشاهی سعودی از نظر نظامی، سومین کشور پرهزینهجهان به شمار میرود. به لحاظ فرهنگی نیز با توجه به قرارگرفتن اماکن مقدسمسلمانان در خاک عربستان، این کشور جایگاه بالایی نزد مسلمانان دارد و تهایحکمرانان این کشور در حمایت از گروههای افراطی و تندرو، نقش بسیار مهمی در شکلگیریو گسترش تفکرات سلفی- تکفیری در منطقه و جهان داشته است.
عربستانسعودی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن ملک سلمان، تحولات جدیدی را تجربهکرده است. این تحولات بیشتر در بستر قدرتگرفتن محمد بن سلمان و در راستای تحکیمقدرت این شاهزاده جوان، بلندپرواز و ماجراجو، قابل تحلیل و ارزیابی است. محمد بنسلمان که پس از پادشاهشدن پدرش، روند ارتقای موقعیت خود را آغاز کرد، در طولکمتر از سه سال تمامی رقبای خود را از صحنه کنار زد و به مقام دوم پادشاهی سعودیرسید.
به اینترتیب، او هماکنون نزدیکترین شاهزاده نسل سوم سعودی به تخت و تاج پادشاهی است واز هیچ تلاشی برای قبضه کامل قدرت و تثبیت موقعیت خویش در روند رسیدن به این تخت وتاج دریغ نمیکند. برنامههای بلندپروازانه و تهای جاهطلبانه محمد بنسلمان در داخل و خارج در چند سال اخیر، باعث طرح سوالات زیادی درباره ماهیت و چشماندازاقدامات سعودیها شده است.
پژوهشکدهمطالعات راهبردی با درک نیازهاو دغدغههای موجود برای فهم مسائل عربستان سعودی، به ویژه تهای محمد بن سلمان،نگارش کتاب حاضر را در دستور کار خود قرار داد. حاصل کار در قالب ۱۲ مقاله به بررسیتحولات، چالشها و چشمانداز مسائل این پادشاهی پرداخته که امید است بتواند بخشیاز نیازهای پژوهشگران حوزۀ کشورهای جنوبی خلیج فارس، و به ویژه عربستان سعودی راتأمین نماید. مطالعۀ کتاب برای دانشجویان علوم ی و روابط بینالملل، جغرافیایی و علاقمندان مباحث راهبردی مربوط به عربستان سعودی مفید خواهد بود.
دورجدید خشونت و تشدید تنش در نوار غزه از ۱۱ نوامبر و در پی عملیات سری کماندوهایارتش اسرائیل در داخل نوار غزه آغاز شد. در این عملیات تروریستی هفت تن ازفلسطینیان از جمله نورالدین برکه از فرماندهان گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامیحماس به شهادت رسیدند و در مقابل نیز یک افسر عالیرتبه ارتش اسرائیل کشته و یکافسر دیگر زخمی شد. به دنبال ناکامی و فاششدن عملیات سری ارتش اسرائیل، نیروهایمقاومت با آنها درگیر شدند. جنگندههای ارتش اسرائیل نیز به منظور حمایت وپشتیبانی از نظامیان خود، شرق خان یونس را بمباران کردند تا این نیروها بتوانندعقبنشینی کنند. شکست عملیات کماندوها و شدتگرفتن درگیری میان دو طرف موجب شدنتانیاهو، که برای شرکت در همایش بینالمللی به فرانسه سفر کرده بود اقامت خود درپاریس را کوتاه کند و به تلآویو بازگردد. نوشتار پیشرو به دنبال واکاوی موج جدیدتنش و ناآرامیهای اخیر در نوار غزه است از اینرو پس از بررسی دلایل تشدید تنش بهویژگیها و پیامدهای ناآرامیهای اخیر در غزه پرداخته میشود.
ادامه مقاله در پژوهشکده مطالعات راهبردی
مقدمه: فاکتورهایمتعددی در عضوگیری و جذب نیرو در بین گروههای تروریستی نقش دارند. هر کدام ازگروههای تروریستی به منظور یارگیری و استخدام نیرو از تاکتیکها و شگردهای مختلفیبهره میگیرند. به عنوان مثال گروه تروریستی داعش از طریق تأکید بر حذف مرزها وتأسیس حکومت اسلامی و همچنین جهاد نکاح توانست دهها هزار نفر را به سمت خود جذبکند و سازمانی فراملیتی تشکیل دهد. گروه تروریستی بوکوحرام نیز سعی کرده است بااتخاذ تاکتیکهای متعدد نیروهای مورد نیاز خود را جذب نماید. با این حال شگردهایاین گروه در جذب نیرو در برهههای زمانی مختلف متغیر بوده است به عنوان مثال محمف، مؤسس و رهبر معنوی این گروه از طریق خطابه و سخنرانیهای متعدد توانست باجذب جوانان مسلمان شمال نیجریه هسته اصلی این گروه را ایجاد کند اما بعد از کشتهشدن وی در سال 2009 و روی کار آمدن ابوبکر شیکاو رویکرد این گروه در جذب نیرو دچارتغییر گردید. در دوره رهبری شیکاو این گروه با اتکا به سه عامل توانسته است تلفاتانسانی خود را از طریق جذب نیروی جدید جبران نماید.
پول وانگیزه مالی ناشی از فقر و بیکاری جوانان، بهرهبرداری از احساسات و عواطف جنسیدوران جوانی و تحریک این احساسات، و در نهایت اجبار جوانان از طریق ارعاب و تهدیدبه قتل، سه ضلع اصلی جذب نیرو در سازمان بوکوحرام بعد روی کار آمدن ابوبکر شیکاوبوده است که در ادامه به این سه مورد اشاره میشود.
ادامهمقاله در شبکه مطالعات ت گذاری عمومی
قتلجمال خاشقجی رومهنگار منتقد سعودی موجب شکلگیری بحران جدیدی برای عربستانسعودی شده و محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور که گفته میشود صادرکننده دستور اینقتل بوده را با تنگنایی سخت مواجه کرده است. در حالیکه بسیاری از کشورها علیه اینجنایت موضع سختی را اتخاذ نموده و خواستار مجازات آمران و عاملان قتل خاشقجی شدهاند؛برخی از بازیگران و سران کشورها که عزل بن سلمان را تهدیدی برای منافع خود قلمدادمیکنند سعی نمودهاند با اتخاذ راهکنشهای متعدد از برکناری وی ممانعت به عملآورند. از جمله بازیگرانی که عزل بن سلمان را در راستای منافع خود نمیداند و سعیکرده در پرونده خاشقجی از محمد بن سلمان حمایت نماید اسرائیل است.
روابطعربستان و اسرائیل که تا قبل از روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز و به قدرترسیدن محمد بن سلمان، پنهانی و مخفی بود با حمایت و پشتیبانی ولیعهد جوان در مسیرعادیسازی آشکار قرار گرفته است. روابط ریاض – تلآویواخیراً از لحاظ امنیتی و اقتصادی پیشرفت بسیاری داشته، مقامات دو رژیم دیدارهای متقابلیداشتهاند و حریم هوایی عربستان به روی هواپیماهای اسرائیلی باز شده است. در حالحاضر اسرائیل، عربستان سعودی را متحدی راهبردی برای خود میداند که میبایستروابطش را با آن تقویت کند. اشتراک نظر محمد بن سلمان با بنیامین نتانیاهو پیرامونبسیاری از تحولات و پروندههای منطقه نیز موجب شده است که از ولیعهد عربستان بهعنوان مهرهای کلیدی در راهبرد مورد نظر نتانیاهو در قرن بیستویکم یاد کنند.
ادامه مقاله در پژوهشکده مطالعات راهبردی
مقدمه: تروریسمانتحاری بهمعنای قربانی شدن اختیاری فرد برای انجام حمله تروریستی است که ازابتدای قرن بیستویکم رایج، و از سال 2014 تشدید شده است. حمله انتحاری شیوهایعملیاتی است که موفقیت آن در گرو کشته شدن فرد انتحاری است. تروریست انتحاری بهخوبیمیداند که عملیات طراحی و برنامهریزی شده جز با مرگ خودش انجام نمیشود. چنینحملهای معمولاً با فعال ساختن مواد منفجرهای صورت میگیرد که تروریست به خودآویخته یا بهصورت بستهای قابل حمل یا تعبیه شده در وسیله نقلیه است که بههمراهخود جابهجا میکند.
حملاتانتحاری به دلایل متعددی ازجمله هزینه اندک نسبت به سایر حملات، امکان انتخابمناسبترین زمان و مکان برای عملیات، دربرداشتن تلفات و خسارتهای بسیار، انعکاسگسترده در رسانهها، ایجاد هراس و وارد کردن ضربه روحی به مردم، برای گروههایتروریستی جذابیت خاصی دارد. حملات انتحاری اخیراً در میان گروههای اسلامگرایرادیکال رواج چشمگیری پیدا کرده است. از دیدگاه این گروهها، فرد انجامدهنده حملهانتحاری به خودکشی دست نزده، بلکه وی شهید، و در جریان اجرای حکم دینی جهاد» یانبرد مقدس» جان سپرده است.
اگرچهگروههای تروریستی متعددی نظیر القاعدهو طالبان از ن به عنوان بمبگذار انتحاریبهره میبرند اما طی چند سال اخیر دو گروهبوکوحرام و داعش ازجمله پیشتازان گروههایتروریستی در اتخاذ تاکتیک ن انتحاری بودهاند.
ادامه مقاله در شبکه ت گذاری عمومی
مقدمه: بنیامیننتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل 25 اکتبر به عمان رفت و با سلطان قابوس، پادشاه اینکشور دیدار کرد. یوسی کوهن، رئیس موساد، مئیر شابات، مشاور امنیت ملی و یوفالروتیم، مدیر کل وزارت امور خارجه اسرائیل نیز در این سفر نتانیاهو را همراهی کردهاند.دفتر نخستوزیر اسرائیل مدعی شده است که این سفر به درخواست سلطان قابوس انجام شدهو در بیانیهای مدعی شد که این سفر در راستای ت تلآویو برای تقویت روابط باکشورهای منطقه صورت گرفته است. هدف نوشتار حاضر واکاوی دلایل و پیامدهای سفرنتانیاهو به عمان است؛ از اینرو پس از بررسی تاریخچه روابط عمان و اسرائیل بهدلایل و پیامدهای سفر نتانیاهو به عمان پرداخته میشود.
1.تاریخچه روابط اسرائیل و عمان
اسرائیلو جهان عرب به طور کلی و اسرائیل و عمان به طور خاص از دهه 1980 با یکدیگر همکاریداشتهاند اما اکثر دیدارها و همکاریهای صورت گرفته به دلیل حساسیت افکار عمومیجهان عرب نسبت به اسرائیل، به صورت مخفیانه و پنهانی بوده است. عمان همواره دربرابر اسرائیل موضع متفاوتی اتخاذ کرده است. این کشور در سال ۱۹۷۷ از مذاکرات صلحانور سادات، رئیس جمهور مصر با اسرائیل حمایت کرد و بعد از صلح مصر و اسرائیل،یکی از سه کشورهای جهان عرب بود که حاضر نشد برخلاف باقی کشورهای عربی روابط خودرا با قاهره قطع کند. سلطان قابوس همچنین از جمله رهبران عرب است که بارها ازمذاکرات مستقیم فلسطینیها و اسرائیلیها حمایت کرده است.
چکیده: انقلاب اسلامی ایرانبا احیای تفكر اسلام و اسلام ی و برجسته كردن نقش اسلام و مسلمانان در عرصههایمختلف ی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان یكی از رخدادهای مهم در قرن بیستم بهشمارمیرود. به همین جهت میتوان سال 1979 میلادی را نقطه عطفی برای جنبشهای اسلامی قلمدادنمود. زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جنبشهای اسلامی جان تازهای گرفتند. بافاصله كوتاهی از شكلگیری انقلاب اسلامی ایران، جنبشهای متعددی در عراق، عربستانسعودی، فلسطین، سوریه، لبنان، افغانستان و كشورهای دیگر ظهور کردند. نقطه اوج این تأثیررا امروزه میتوان در تحولات یمن مشاهده کرد. هدف نوشتار حاضر، تبیین بازتابهای انقلاباسلامی ایران بر جنبش انصارالله یمن براساس نظریه پخش میباشد. از اینرو، پرسش اصلینوشتار حاضر این است که انقلاب اسلامی ایران چه تأثیری در جنبش انصارالله یمنداشته است؟ فرضیه نوشتار این است که جنبش انصارالله یمن به دلیل ماهیت شیعی متأثر ازانقلابیگری تشیع و انقلاب اسلامی ایران است و رهبران جنبش انصارالله، امام خمینی(ره) را به عنوان شخصیت برجسته در عصر حاضر میدانند.
واژگان کلیدی: انقلاب اسلامیایران، صدور انقلاب، نظریه پخش، الحوثی، انصارالله، یمن
بهگزارش راهبرد معاصر؛ جمالخاشقچی که زمانی مشاور مطبوعاتی ترکی الفیصل، رئیس اطلاعات و امنیت اسبق عربستانسعودی بود و در شبکهها و رسانههای وابسته به عربستان فعالیت داشت، با روی کارآمدن ملک سلمان و انتقال قدرت به فرزندش محمد بن سلمان و دستگیری مقامات قبلی اینکشور، آمریکا را به عنوان تبعیدگاه اختیاری برگزید و بعد از اقامت در آمریکا بهانتقادهای گسترده خود نسبت به عملکرد گروه محمد بن سلمان ادامه داد. خاشقچی روزدوم اکتبر برای تکمیل مدارک مرتبط با ازدواجش، وارد کنسولگری عربستان در شهراستانبول ترکیه شد و از آن روز تاکنون وی ناپدید شده است. بعد از رسانهای شدنمعمای ناپدید شدن جمال خاشقچی مقامات آمریکا واکنشی نشان ندادند اما با تشدیدجنجالهای بینالمللی درباره سرنوشت جمال خاشقچی در کنسولگری ریاض در استانبول،مقامهای آمریکایی سکوت خود درباره این موضوع را شکستند. هدف نوشتار حاضر بررسیپیامدهای قتل احتمالی جمال خاشقچی بر روابط آمریکا و عربستان سعودی است؛ از همینرو، پس از واکاوی واکنش آمریکا به قتل احتمالی خاشقچی به پیامدهای این حادثه برروابط ریاض – واشنگتناشاره میشود.
مقدمه: موضوعآغاز عملیات آزادسازی ادلب توسط ارتش سوریه و متحدان آن طی ماه گذشته، یکی از مهمترینموضوعات مطرح در سطح رسانههای خبری دنیا بوده است. ادلب به عنوان واپسین محل ومهمترین کانون تجمع تروریستها در سوریه از اهمیتی فوقالعاده در معادلات میدانیبرخوردار است و میتواند نقشی کلیدی در آینده معادلات داشته باشد. ادلب آخرین بخشاز خاک سوریه است که هماکنون حدود 50 هزار نفر از نیروهای مسلح گروه تروریستینظیر جبهه النصره و داعش در آن آرایش کامل نظامی گرفتهاند.
ازجمله مهمترین معضلات آزادسازی ادلب جمعیت سه میلیون نفری این استان، شکلگیری موجآوارگان بهسمت ترکیه و نگرانی کشورهای اروپایی از شکلگیری موج جدید آوارگان وبازگشت تروریستها است. از همینرو ترکیه و کشورهای غربی به رهبری آمریکا طی ماههایگذشته تلاش کردهاند به بهانههای مختلف از جمله احتمال انجام حملات شیمیایی وامکان وقوع فاجعه انسانی، با سیاهنمایی در موضوع آزادسازی ادلب، زمینه را برایتأخیر یا عدم حمله ارتش سوریه به مواضع تروریستها فراهم نمایند.
اگرچهدر نشست تهران، دو کشور ایران و روسیه از آغاز عملیات آزادسازی ادلب از چنگتروریستها حمایت کردند اما ترکیه مخالفت خود را با این تصمیم اعلام نمود و یک روزپس از نشست تهران، مقامات ترکیه اعلام نمودند که عملیات نظامی برای آزادسازی ادلبحمام خون به راه میاندازد و جامعه جهانی میبایست مانع از آغاز عملیات نظامی علیهادلب شود. در راستای ممانعت از آغاز عملیات ادلب، رجب طیب اردوغان در 17 سپتامبربا ولادیمیر پوتین در سوچی دیدار و در این سفر توانست موافقت رئیسجمهور روسیه رادر توقف حمله به شهر ادلب جلب نماید.
بهگزارش راهبرد معاصر؛ رژیم صهیونیستیبه رغم اختلافات متعدد و دشمنی با سوریه، در ابتدای بحران این کشور تصمیم به عدم مداخلهداشت و وضعیت دیپلماتیک و عملیاتی محتاطانهای را در پیش گرفت. اما بعد از مدتیت رژیم صهیونیستی در سوریه تغییر پیدا کرد و مقامات تل آویو تلاش کردهاند کهبا اتخاذ ت مداخله جویانه و تهاجمی منافع خود را در بحران سوریه پیگیرینمایند. تداوم جنگ داخلی و فرسایشی شدن آن در سوریه بهترین و ایده آل ترین وضعیتبرای رژیم اشغالگر قدس است. از این رو، هماکنوناین رژیم در زمره بازیگرانی محسوب میشود که تلاش می نماید تا زمینه های لازم رابرای تداوم و گسترش بحران در سوریه فراهم سازد؛ لذا از سازوکارهای افزایش تنش و بیثباتی در بحران بهره می گیرد.
راهبردهاو مکانیسمهای رژیم صهیونیستی در بحران سوریه
رژیمصهیونیستی از اتخاذ رویکرد تهاجمی و دخالتهای مستقیم وغیرمستقیم خود در بحران سوریه اهداف راهبردی متعددیرا دنبال میکند که عبارتند از: کاهش و به حداقل رساندن نفوذ جمهوری اسلامی ایراندر سوریه، جلوگیری از تقویت نظامی و موشکی حزبالله لبنان، مسدود کردن مسیرانتقال سلاح های پیشرفته به حزبالله، تضعیف توان نظامی سوریه، تضعیف محور مقاومت وایجاد دگرگونی در موازنه قدرت منطقه ای، و در نهایت شناسایی بینالمللیحاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان است.
رژیمصهیونیستی برای پیشبرد اهداف خود در سوریه از سازوکارهای متعدد ی، نظامی واقتصادی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بهره برداری می کند. هماهنگی باایالات متحده آمریکا به ویژه بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، هماهنگی باروسیه، همکاری و تشکیل ائتلاف با کشورهای عربی مخالف بقای بشار اسد و تحرکات بینالمللیبرای ایجاد مانع در ارسال تسلیحات به سوریه از اقدامات ی و دیپلماتیک رژیمصهیونیستی علیه نظام سوریه به شمار میروند.
بهگزارش راهبرد معاصر؛ از اواسط دهه1940 تا پایان دهه 1970 میلادی به دلیل ت عدم موجودیت اسرائیل» و تحت تأثیرجنگ اعراب و رژیم صهیونیستی، روابط ریاض - تلآویو تیره و پرتنش بود؛ اما ازابتدای دهه 1980 روابط نزدیکی میان این دو رژیم حاصل شد. با این حال روابط ریاض -تلآویو به دلیل حساسیت افکار عمومی جهان عرب نسبت به رژیم صهیونیستی تا سال 2015پنهانی بود، اما با روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز، رژیم آلسعود به بهانهمقابله با جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمن مشترک از مرحله روابط پنهانی و مخفیبه عادیسازی آشکار روابط با رژیم صهیونیستی، برگزاری نشستها و دیدارها در ابعادو سطوح مختلف و ایجاد کمپین تشویق و ترویج عادیسازی روابط با این رژیم در فضایمجازی و رسانههای رسمی روی آورده است تا بدین وسیله زمینه شکلگیری اتحاد وائتلاف راهبردی با رژیم صهیونیستی را فراهم نماید. در حال حاضر همگرایی و همپوشانیزیادی بین اهداف و منافع ریاض و تلآویو پیرامون تحولات و بحرانهای منطقه وجوددارد و به زعم مقامات دو رژیم، این همپیمانی و اتحاد میتواند موقعیت و جایگاهآنها در منطقه را تا حد زیادی تثبیت کند.
درباره این سایت